فصل سوم ـ سیر تاریخی مقابله علما با انحرافات عزاداری
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): یَحْمِلُ هَذَا الدِّینَ فِی کُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ یَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِیلَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِینَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الْحَدِیدِ. (46)
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: در هر قرنی، افراد عادلی پاسداری دین را به عهده میگیرند و تأویل اهل باطل و تحریف غلوکنندگان و دروغ نادانان را از دین میزدایند؛ همانگونه که دمِ آهنگر، مواد زائد را از آهن میزداید.
گوهر یکدانه اقامه عزای ائمه هدی(ع) چون اکسیری حیات بخش، یکی از مهمترین کارکردها را در حفظ مکتب اهلبیت(ع) به عهده دارد؛ از این رو، علمای اعلام در حفظ و صیانت از این مجالس اهتمام تامّ داشته و کوشیدهاند آن را از گزند انحرافات و تندرویها محفوظ نگاه دارند.
در دوران معاصر نیز این رسالت حساس، مورد توجه و اهتمام زعمای حوزه علمیه قرارداشته، علمای روشنبین به سهم خود در زدودن آفاتی که از روی جهالت عوام و گاه با تحریک و توطئه معاندان، دامنگیر این محافل گرانقدر میشد، کوشیدهاند. (47)
جریان مقابله علمای ربّانی با این انحرافات را در دوران معاصر، میتوان در سه مقطع مورد بررسی و کنکاش قرار داد:
1. موج اول؛ مبارزه علامه سیدمحسنامین(ره) با انحرافات عملی در عزاداری و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی(ره) از نهضت تنزیه؛
2. موج دوم؛ مقابله حضرت امام خمینی(ره) با قمه زنی و امثال آن؛
3. موج سوم؛ حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در مورد قمه زنی و حمایت مراجع عظام و علما از آن.
1. موج اول؛ مبارزه علامه سیدمحسنامین(رحمهالله)
با انحرافات عملی در عزاداری و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی(قدسسره) از نهضت تنزیه
مرحوم علامه سید محسن امین در کتاب خویش به نام التنزیه لأعمال الشبیه (48) با استدلال و برهان ثابت میکند قمهزنی و برخی دیگر از اعمال رایج در عزاداری امام حسین(ع) نه تنها ثوابی ندارد، بلکه از نظر شرع مقدس حرام است. در پی انتشار این اثر، که با هدف پاکسازی گردهمایی های مذهبی از بدعت ها و گمراهی ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند که برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام» را به وی گوشزد کردند. ایشان در این باره می گوید:
در برابر این رساله برخی از مردم برخاسته، هیاهو برپا ساختند و ناآگاهان را به هیجان آوردند... آنها در میان بخش گسترده ناآگاه جامعه چنین پخش کردند که فلانی [سید محسن امین] برپا داشتن عزای امام حسین (ع) را حرام کرده و علاوه بر این، مرا به خروج از دین متهم کردند. (49)
تبلیغات فراگیر درباره دانشمند مصلح دمشق، چنان مؤثر افتاد که حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها او را گمراه معرفی کردند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه خود و به دست آوردن اندکی پول، در جهاد نامقدس ضدّ سید محسن شرکت جستند. (50)
ولی از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی ـ که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند ـ به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداریبخش او فتوا صادر کرده و به صراحت گفت:
إن استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و مایجری الیوم أمثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشورا انّما هو محرم و غیر شرعی؛ (51)
همانا استفاده از امثال شمشیر و زنجیر و طبل و بوق و امثال آنچه امروزه در دستهها و مواکب عزاداری عاشورا رایج شده، قطعا حرام و غیر شرعی است.
این فتوا نیز موجب اختلافات و سر و صدای شدیدی شد و برخی از وعاظ در سخنرانی های خود آیت الله اصفهانی را به سختی مورد انتقاد و حتی اهانت قراردادند؛ ولی وی هرگز حاضر نشد از فتوا و عقیده خود دست بردارد.
در بصره نیز آیت الله سید مهدی قزوینی به حمایت از علامه سید محسن امین برخاسته و در آثار خویش به انتقاد از قمه زنی پرداخت. (52) وی بر این اعتقاد بود که استفاده از آهن، یعنی زنجیر و قمه در مراسم عزاداری حدود یک قرن قبل و توسط مردمانی که تسلط زیادی به قوانین شریعت نداشتند، پدید آمده است. (53)
سیدحسنامین، فرزند علامه سیدمحسنامین، گزارشی جالب از این وقایع میدهد:
... در این راه، بزرگانی چون سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم جزائری و دیگران و جالب این است که گروهی از زهاد و عباد معروف نیز از او حمایت کردند. از آن جمله مرحوم شیخ علی قمی (54) معروف به زاهد و شیخ جعفر بدیری. (55) این فتوا نجف را به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی به طعنه آنان را «امویین» نامیدند ـ که همان طرفداران مرحوم امین بودند ـ و گروهی به نام «علویین» که همان مخالفین او بودند. (56) پس از یک سال از شروع سر و صداها مرحوم امین قصد سفر به عراق را نمود و با آن که بسیاری از دوستانش او را از سفر نجف منع نمودند، لیکن وی به نجف آمد، جعفر الخلیلی (57) در کتاب خود «هکذا عرفتهم» می گوید: نجف به استقبال او بیرون شهر رفت. هنچنین سید ابوالحسن اصفهانی در مقدم پیشواز کنندگان بود. خلیلی اضافه می کند که من اشخاصی را دیدم و نام آنها را ذکر می کند و سید می گفت: من از همه شما گذشتم؛ به جز آن افرادی از شما که غافلین را تحریک نمودند.
2. موج دوم؛ مقابله حضرت امام خمینی(قدس سره)با قمه زنی و امثال آن
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریانی تحت تاثیرمحافل روشنفکری در ایران شکل گرفت که با عزاداری حسینی به صورت سنتی، به مخالفت پرداخت. بنیانگذار جمهوری اسلامی در مقابل این تفکر با شدت و حدّت ایستادند و طی چند سخنرانی، به تبین نقش مجالس عزای حسینی در حفظ و بقای مکتب تشیع پرداخته و ضرورت برگزاری مراسم عزاداری به همان شیوه سنتی را مورد تأکید قراردادند. (58)
با گسترش برخی مظاهر آزار جسمانی در مراسم سوگواری امام حسین(ع) و امکان بهره برداری دشمنان ازاین رفتارها، ایشان با صدور حکمی از قمه زنی نهی و جواز شبیهخوانی را مشروط به عدم وهن اعلام فرمودند.
در پی این حکم حضرت امام(ره)، آیت الله شهید سید محمد باقر صدر(ره) (59) و شهید آیتالله مرتضی مطهری و جمعی از علمای بصیر به حمایت از این اقدام و محکومیت این اعمال پرداختند.
شهید مطهری با ذکر سابقه ورود قمه زنی به ایران می نویسد:
قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور، از ارتدوکس های قفقاز به ایران سرایت کرده و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید. (60)
شهید آیت الله مطهری در کتاب حوزه و روحانیت نیز به این مبحث پرداخته، میفرمایند:
قمه زنی در شرایط فعلی هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم و یکی از مصادیق بارز تحریف محسوب می گردد و حداقل اینکه در زمان فعلی، باعث زیر سوال رفتن تشیع می گردد. از برنامههایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین(ع) ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است؛ قمه زدن هم همین طور است. این کار، کار غلطی است. یک عده قمهها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خون ها را بریزند که که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است. (61)
روحانیِ شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد (62) نیز به تاثیرات سوء قمه زنی در تخریب چهره تشیع پرداخته، می گوید:
سوگواری برای حسین بن علی ‘ و یاد نمودن از فاجعه خونین نینوا، اگر به طرز صحیح انجام گیرد، علاوه بر ارزش های اسلامی و معنوی که دارد، اصولاً خود یک عمل منطقی و معقولی است که از عواطف انسانیت و حسّ حمایت از مظلوم سرچشمه می گیرد. اما با کمال تأسف گاهی به نام عرض ارادت به پیشگاه مقدس حسین (ع) کارهایی انجام می شود که در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سرافکندگی است. کارهایی که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق، صحیح و قابل درک است. برای نمونه باید موضوع «قمه زدن» را یاد کرد. این عمل ناراحت کننده و چندشآور... نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت یک حربه مؤثر و قاطع علیه آیین مقدس ما استفاده میکنند.
نویسندگان دغل و قلم های شومی که سالیانی دراز در این کشور مشغول سمپاشی و آلوده ساختن افکار بی خبران از اسلام و نظام عالی و جهانی آن بودند، اکثراً از این نمونه کارها که جمعی از شیعیان پاکدل به نام دین و اسلام انجام می دادند، سوءاستفاده می کردند و در نوشتههای خود ـ که سراپا تهمت و افترا به اسلام و تشیع است ـ آنها را به نام یکی از دستورات مذهبی شیعه معرفی کرده، از مظاهر «شیعهگری» می شمردهاند. سپس در پناه این حربه های مؤثر، فحشها و ناسزاهای خود را نثار اسلام و مکتب آسمانی آن نموده و با این قبیل تهمت ها ـ که این کارها جزء دستورات اسلامی است ـ این آیین مقدس را ناصحیح و نامعقول جلوه میدادند...
اگر در داخل یک کشور اسلامی، موضوع «قمه زدن» و مانند آن این گونه مورد بهرهبرداری و سوءاستفاده دشمنان اسلام قرار گیرد، در خارج از کشور نسبت به قدرتهای بزرگ و مذاهبی که به نیروهای استعماری تکیه دارند، می توان به خوبی استنباط کرد که چگونه از این حربه های مؤثر علیه اسلام و مکتب آسمانی آن از یک طرف و تحقیر نمودن و کوچک شمردن مردم مشرق زمین از سوی دیگر استفاده میکنند.
یکی از دوستانم که دانشجوست و در آلمان غربی مشغول تحصیل است، سال گذشته برایم حکایت می کرد که در آنجا ما به دیدن فیلمی رفتیم که در آن قسمتی از عادات و اعمال مردم مشرق زمین نشان داده می شد؛ اعمالی که نشان دهنده انحطاط فکری آنها است.
در آن فیلم، از کشور هندوستان مثلاً دستان گاوهای مقدس و احترامهایی که مردم آنجا در برابر آنها انجام میدادند نشان داده شده، ولی هنگامی که نوبت به ایران رسید، منظره «قمه زدن» با همان وضع چندشآور در فیلم منعکسشد.
... باز داستان دیگری در این باره دارم که دانشجوی آلمانی به علّت آن که منظره قمه زدن را در یک فیلم تلویزیونی دیده بود و دشمنان اسلام، آن را به عنوان «یکی از دستورات اسلامی که باید یک مسلمان واقعی آن را اجرا کند» معرفی کرده بودند، تا مدتها حاضر نبود مسلمان شود و اسلام را بپذیرد... (63)
3. موج سوم؛ حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی)در مورد قمه زنی و حمایت مراجع عظام و علما از آن
پس از گسترش غیر عادی تظاهر به قمه زنی پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) و ایجاد زمینه بهرهبرداری خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی معاند از این صحنهها برای ضربهزدن به اساس تشیّع، رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که در آستانه محرمالحرام در جمع روحانیون استان کهکیلویه و بویراحمد فرمودند، (64)بر لزوم هرچه باشکوهتر برگزار شدن عزای حسینی تأکید و انحرافی بودن جریان قمهزنی در عزای حسینی را تبیین فرمودند و خواستار زدودن این حرکات وهنآمیز از ساحت قدسی عزای حسینی شدند.
پس از انتشار این بیانات و صدور حکم حرمت قمه زنی از سوی ایشان، (65)جمعی از مراجع و شخصیتهای فقهی حوزه علمیه، با صدور فتاوای جدید و برخی نیز با تصریح به لازم الإتباع بودن حکم (66)رهبر معظم انقلاب، به عدم جواز این عمل فتوا دادند. نکته قابل توجه اینکه، برخی از این بزرگان بر خلاف فتوای پیشین خود ـ که قمه زنی را با هدف برگزاری هر چه باشکوهتر عزای حسینی جایز دانسته بودند ـ فتوا دادند. (67)
شیخ الفقهاء و المجتهدین، حضرت آیتالله العظمی اراکی(ره) که پس از رحلت آیتالله العظمی گلپایگانی به عنوان مرجع عامّ جهان تشیّع شناخته میشدند، علیرغم فتوای پیشین خود مبنی بر جواز اینگونه رفتارها بهعنوان مصادیق عزاداری حسینی، با صدور فتوایی جدید، دستور ولی امر مسلمین مبنی بر جلوگیری از اعمال خرافی درعزاداری محرم را لازمّالاطاعه اعلام نمودند. (68)
حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی نیز برخلاف فتوای اولیه خود ـ که در آن به جواز قمهزنی؛ البته در خفا و مشروط به قابل سوءاستفاده نبودن توسط رسانههای استکباری، فتوا داده بودند ـ فتوایی جدید صادر و در آن تصریح فرمودند:
با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیّع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامى به عنوان امّالقراى جهان اسلام شناخته مى شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام مطرح است، لازم است در رابطه با مسایل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین(ع) به گونهاى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدّس وى گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمهزدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتّب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین(ع) از آن خوددارى کنند. (69)
این موج حمایتی از سوی علما و مراجع عظام تقلید (70) و دلایل محکم ارائه شده برای موهن و غیرمشروع بودن این رفتارها، حمایت مجامع حقیقت طلب دیگر کشورهای اسلامی را نیز به دنبال داشت. (71)
ابراهیم الحیدری، جامعهشناس عراقی، در کتاب تراجیدیا کربلاء دراین باره مینویسد:
فتوای آیت الله خامنهای با عکسالعملهای متفاوتی در جهان اسلام مواجه شد؛ از یک سو بسیاری از علما و مصلحان و مؤسسات اسلامی به حمایت از این اقدام شجاعانه برخاسته و آن را تلاشی آگاهانه برای حفاظت از اصالت و خلوص اسلام شمردند؛ چراکه این فتوا بیانگر عزمی والا برای پاکسازی نهادهای مذهبی از بدعتها و گمراهیها و مظاهر انحراف بود که از دوران عقبماندگی و رکود مسلمانان بر جای مانده بود. از سوی دیگر، احساسات و عواطف برخی عوام بر ضدّ آقای خامنهای به هیجان آمده و ایشان را مورد توهین و ناسزا قرار داده و متّهم به کفر و خروج از اسلام کردند. (72)
البته مقاومت عوام در تغییر رسوم خود، طبیعی و در گذشته هم سابقهدار بوده است. برای مثال، شنیدن ماجرای تلاش حضرت آیت الله العظمی بروجردی در جلوگیری از سنت های غلط در عزاداری هیئات مذهبی قم، از زبان مورخ بنامِ معاصر، حجت الاسلام رسول جعفریان خالی از لطف نیست:
حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای بروجردی(مد ظله العالی) که رهبری شیعیان جهان را به عهده گرفته و دارای ریاست عامه می باشند و حوزه علمیه قم نیز با رهبری حضرت معظم له اداره می شود، از جریانات نامطلوب بعضی از موکبهای عزا اظهار انزجار فرموده و مخالفت خود را با اعمالی که مناسب با جهان تشیع نبوده و مخصوصاً شایسته یک شهر مقدس نمی باشد، ابراز نموده اند؛ ولی متأسفانه بعضی از گردانندگان دستجات عزا گفته اند ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آیت الله مراجعه نموده و از ایشان تقلید می کنیم ولی دهه عاشورا را درعزاداری از معظم له تقلید نخواهیم کرد؛ بلکه از آنچه که خود ما تشخیص می دهیم، پیروی خواهیم کرد! (73)
اینجاست که درد و رنج پنهانی عالمان دلسوز و فقهای دینشناسی چون آیت الله العظمی حکیم(ره) برایمان روشنتر میشود که فرمودند:«إنّ قضیه التطبیر هی غصّه فی حلقومنا»؛ (74) قضیه قمهزنی چون خاری در گلوی ماست!
-------------------------
پاورقی ها و استنادات این بخش:
46. وسائلالشیعه، ج 27، ص 150
47. چراکه حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «إِذا ظَهَرتِ البِدعُ فی اُمَّتی فَلیَظهَر العالِمُ عِلمَهُ، فَمَن لم یفعَل، فَعَلَیهِ لَعنَه الله»؛ هنگامی که بدعتهایی (نوآوریهای باطلی) در امتم ظاهر شد، عالم دین باید علمش را اظهار کند و کسی که چنین نکند، لعنت خدا بر او باد. (اصول کافی، ج1، ص54)
48. جلال آل احمد در کتاب عزاداریهای نامشروع به ترجمه این کتاب پرداخته است.
49. اعیان الشیعه، ج 10، ص 363
50. گلشن ابرار، ج 2، ص 612
51. دایره المعارف تشیع، ج 2، ص 531؛ اعیان الشیعه، ج 10، ص 378؛ استاد حسن شبر، تاریخ سیاسی عراق معاصر، ج2، ص 340
52. ایشان یک سال پیش از انتشار کتاب التنزیه نیز در کتابی به نام کشف الحق لغفله الخلق به انتقاد از قمه زنی پرداخت و مدتی پس از سید محسن امین نیز به تکرار انتقاداتش در کتاب دوله الشجره الملعونه الشامیه علی العلویه اقدام کرد.
53. دوله الشجره الملعونه، ص 136
54. شیخ علی بن شیخ محمد ابراهیم قمی نجفی از شاگردان عارف بزرگ مولی حسینقلی همدانی و پس از او از خواص آیت الله کشمیری بود. او در زمان حیات خویش ضرب المثل تقوی و زهد بود، به گونه ای که همه اهل علم از عرب و عجم بر این نکته اتفاق داشتند که او پرهیزگارترین عالم زمان خویش است. (مستدرکات اعیان الشیعه، ج 3، ص 152)
55. ایشان یکی از علما و زهاد معروف نجف بود که قناعت و ساده زیستی او در نزد عام و خاص مشهور بود.
56. طرفداران قمه زنی با اموی نامیدن مخالفان خود، توانستند جمع کثیری از شیعیان را قانع کنند که انتقادات سید محسن امین در مورد انحرافات عزاداری، زنده کردن امویان است. همچنین یک سخنران محبوب و مشهور عراق را جذب کردند تا مردم را علیه سید محسن امین و طرفدارانش برانگیزاند. (جعفر الخلیلی، هکذا عرفتهم، ج 1، ص 212)
57. یکی از مورخان مشهور عراق در قرن 14 قمری
58. رجوع کنید به صحیفه نور، ج 10، ص 32 ـ26؛ ج 16، ص 210 ـ207؛ و ج 17، ص 62 ـ58
59. آیت الله شهید صدر: «آنچه که امروز با نام قمهزنی و جاری ساختن خون بر بدن انجام میشود از افعال عوام مردم و جاهلین آنهاست ...» (دکتر تیجانی، کل الحلول عند آل الرسول، ص 150؛ ابراهیم الحیدری، تراجیدیا کربلا، ص 459)
60. شهید مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص 154
61. شهید مرتضی مطهری، حوزه و روحانیت، ج 2، ص 173.
62. شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد یکی از چهره های برجسته سیاسی و مذهبی قبل و بعد از انقلاب میباشد که فعالیتهای سیاسی خویش را قبل از سال 1340 شروع نموده و از سال 1341 به بعد که نهضت امام خمینی(قدس سره) آغاز گردید، تحت لوای ایشان به مبارزه می پرداخت. او طی این مدت بیش از پنج مرتبه به علت سخنرانی و مبارزه علیه شاه دستگیر و روانه زندان شد. شهید هاشمی نژاد پس از انقلاب نیز بر فعالیتهای خود ادامه داد و در آغاز به عنوان نماینده استان مازندران در مجلس خبرگان انتخاب شده، و در تدوین قانون اساسی و به خصوص در جهت تثبیت اصل ولایت فقیه زحمات فراوانی کشید. سرانجام ایشان در هفتم مهر سال 1360 در پایان کلاس درس، به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.
63. شهید هاشمی نژاد، درسی که حسین علیه السلام به انسانها آموخت، ص 261 و 262
64. بیانات معظم له در تاریخ 17/3/73 ایراد گردیده است.
65. حضرات آیات عظام؛ مظاهری، مشکینی، احمدی میانجی، مؤمن، یزدی، مقتدایی، موسوی تبریزی و... به «حکم» بودن فتوای معظم له تصریح فرموده اند. متن بیانات و فتاوی رهبر معظم انقلاب در فصول سوم و چهارم به تفصیل آمده است.
66. آیت الله سید محمد کاظم یزدی در بیان جایگاه حکم حاکم جامعالشرایط نسبت به فتوای دیگر مراجع در کتاب محوری فقه معاصر؛ عروه الوثقی مینویسند:
«حکم الحاکم الجامع للشرائط لا یجوز نقضه و لو لمجتهد آخر...»؛ یعنی اگر حاکم جامع الشرائط حکمی صادر کند، هیچ کس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد؛ حتی اگر مجتهد باشد. (عروهالوثقی، مسئله 57، ص 20)
در حاشیههایی که مراجع عظام تقلید بر کتاب ارزشمند «عُروه» نگاشته و نظرات فقهی خود را بیان داشتهاند، این مسئله مورد اتفاق جمیع فقها، از جمله آیت الله العظمی اراکی، آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله العظمی خویی و... قرار گرفتهاست.
شیخ انصاری(رحمه الله علیه) نیز در کتاب مکاسب می فرمایند:
«...و اما لو استندنا فی ذلک الی عمومات النیابه . و انه فعل الفقیه کفعل الامام و نظره کنظره الذی لا یجوز التعدی عنه فالظاهر عدم جواز مزاحمه الفقیه الذی دخل فی امر و وضع یده علیه و بنی فیه بحسب نظره علی تصرف و ان لم یفعل ذلک التصرف لان دخوله فیه کدخول الامام ، فدخول الثانی فیه و بناوه علی تصرف آخرمزاحمه له فهو کمزاحمه الامام ... هذا کله مضافا الی لزوم اختلال نظام المصالح المنوطه الی الحکام سیما فی مثل هذا الزمان الذی شاع فیه القیام بوظائف الحکام ممن یدعی الحکومه و کیف کان، فقد تبین مما ذکرنا عدم جواز مزاحمه الفقیه لمثله فی کل الزام قولی او فعلی یجب الرجوع فیه الی الحاکم...»
... و اما اگر در اثبات ولایت فقیه به عمومات نیابت تمسک کنیم، چون مفاد آن ها این است که فعل فقیه مانند فعل امام و نظرش مانند نظر امام است که تعدی از آن ها جایز نیست؛ پس ظاهر، عدم جواز ایجاد مزاحمت بر فقیهی است که در امرِ معروفی تصرف کرده باشد و یا حتی نظر و بنای بر تصرف داشته باشد؛ اگر چه آن تصرف را انجام نداده باشد؛ چرا که نظر و تصمیم او مانند نظر امام است. لذا دخالت فقیه دیگر در آن امر و تصمیم و ابراز نظر دیگر مزاحمت و مداخله در کار فقیه اولی می باشد که همانند مزاحمت بر نظام امام معصوم می باشد...
مضافاً به تمامی استدلالهای گذشته بر عدم جواز مداخله در حکم فقیه متصرف، باید توجه کنیم در صورت ایجاد مزاحمت، اختلال در مصالح نظام رخ می دهد؛ مصالحی که مرتبط با حکام است. به ویژه در مثل این زمان که اقدام به انجام وظایف حاکمان از سوی مدعیان افزایش یافته است. ( شیخ انصاری، المکاسب، جلد 2، ص 571 تا 573)
(برای مشاهده دیدگاه شیخ انصاری دربحث شئون و حیطه اختیارات ولایت فقیه بنگرید به: قضا و شهادات، ط کنگره، ش22، ص 8 و 9)
67. لازم بهذکر است، برخی از مروّجان اینگونه رفتارهای نامتعارف، بیتوجه به مقتضای تقوا در نقل فتوای مراجع تقلید، در کتابهایی که اخیراً منتشر کردهاند، بهجای نقل آخرین فتوای مراجع عظام ـ که میتواند مبنای عمل مقلدین قرار گیرد ـ به ذکر فتاوی قدیمی آنان پرداخته و متدیّنین را دچار حیرت و سردرگمی کردهاند. از این دست تحریفات در آن کتابها بهوفور دیده میشود؛ و از اینجا، علّت انتشار مخفیانه و بدون مجوّز اینگونه کتابها آشکار میگردد!
68. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پیرامون عزاداری عاشورا، ص 37؛ متن فتوای معظم له در فصل سوم این کتاب ذکر شده است.
69. تصویر دستخط معظم له در فصل سوم این کتاب، ص 49 درج شده است.
70. حضرت آیت الله حسین مظاهری، آیت الله علی مشکینی(قدسسره)، آیت الله سید محسن خرازی، آیت الله محمد مؤمن، آیت الله احمدی میانجی(قدسسره)، آیت الله حسین راستی کاشانی، آیت الله ابراهیم امینی، آیت الله شرعی، آیت الله سید جعفر کریمی، آیت الله عباس محفوظی، آیت الله محسن حرم پناهی، آیت الله حسن تهرانی، آیت الله احمد آذری قمی، آیت الله سید محمد ابطحی، آیت الله استادی، آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله موسوی تبریزی، آیت الله محمد یزدی ، آیت الله مقتدایی، آیت الله سید کاظم حائری،پس از صدور حکم رهبر معظم انقلاب، با صدور فتوای لزوم تبعیّت، به تأیید و حمایت از این حکم پرداختند. تصویر فتاوی این بزرگواران در فصل سوم آمده است.
71. علمای شیعه عربستان (در بیانیه ای به تاریخ 19 صفر 1417)، مجلس اعلای شیعیان لبنان، مجمع التقریب بین المذاهب الإسلامی و بسیاری دیگر از مجامع شیعی جهان اسلام با صدور بیانیه هایی به اعلام حمایت از موضع ولی امر مسلمین پرداختند. (بنگرید به: مهدی مسائلی، قمه زنی، سنّت یا بدعت؟، ص 144 و 203)
72. ابراهیم الحیدری، تراجیدیا کربلاء، ص 491
73. رسول جعفریان، برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ص 71
74. شیخ محمود الغریفی، شعائر الحسینیه؛ بین الوعی و الخرافه، ص 137؛ به نقل از شهید محمد باقر حکیم، الحوارات، ص2
همین مطلب را در این آدرس هم می توانید ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-25.aspx