سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فصل دوم ـ تاریخچه قمه زنی

1. قمه‏زنی چیست؟


قمه‏زنی مراسمى است که در بعضى شهرستان‏ها و بلاد شیعى و توسط برخى از عزاداران امام‏حسین‏(ع) اجرا مى‏شود و در تأسى به مجروح و شهید شدن سیدالشهدا‏(ع) و شهیدان ‏کربلا و به‏عنوان اظهار آمادگى براى خون دادن و سر باختن در راه امام حسین‏(ع) انجام ‏مى‏گیرد شرکت کنندگان در این مراسم، صبح زودِ روز عاشورا، با پوشیدن لباس سفید و بلندى همچون کفن، بصورت دسته‏جمعى قمه بر سر مى‏زنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفید جارى مى‏شود. بعضى‏هم براى قمه زنى نذر مى‏کنند، برخى هم چنین نذرى را درباره کودکان خردسال انجام ‏مى‏دهند و بر سرِ آنان تیغ مى‏زنند، تا از محل آن خون جارى گردد.
در اینجا به توصیف صحنه هایی از دسته قمه‏زنی در شهر کاظمین به نقل از کتاب تراژدی کربلا می پردازیم:
روز عاشورا در بیشتر شهرها و روستاهای عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. دیدگان اشکبار و رنگ سیاه پرچم‏ها و چهره‏های خاک آلود، در همه جا به چشم می خورد؛ تنها کفن‏های قمه زنان به رنگ سفید و با لکه هایی از خون دیده می شود. مردانی که شعار «فداییان حسین» را بر کفن‏ها نگاشته، قمه، شمشیر و یا خنجری بر دستان گرفته و بر سرهای تراشیده خود زخم‏هایی گاه بسیار عمیق و شدید وارد می‏آورند. دسته بیضوی شکل آنها با عبور از خیابان اصلی کاظمین به حرم وارد می شود... عزاداران با رسیدن به حرم کاظمین، با حماسه بسیار فریاد «حیدر... حیدر» سر می دهند و با هر ضربه طبل و نوای شیپور، ضربه‏ای بر فرق سر می‏زنند. گاه این ضربه‏ها چنان شدید است که فرق سر را شکافته و خون بسیاری از آن جاری می سازد. در برخی موارد نیز افراد از هوش رفته و بر زمین می‏افتند و یا از شدت ضربه ها جان می دهند... 
گروه سرشکافته و خون‏آلود قمه‏زنان، چنان منظره دهشتناکی پدید می‏آورند که وحشت و اندوه، سراسر وجود تماشاچیان را فرا می‏گیرد... 
خون، با نخستین ضربه فوران می زند؛ اما گاه برخی آنچنان به شور و هیجان می‏آیند که ضربه‏های محکمی بر سر فرود آورده و خون بیشتری از سر خود جاری می سازند. برخی نیز با سطح قمه بر سر ضربه می‏زنند تا خطر کمتری برایشان داشته باشد. قمه‏زنان بلافاصله پس از پایان مراسم به حمام‏های عمومی رفته و پس از مداوای زخم‏هایشان به شیوه‏ای سنتی، خود را شسته و بهبود می‏یابند. آماده‏سازی قمه‏ها و کفن‏ها و گروه‏های موزیک و دیگر لوازم مورد نیاز، بر عهده هیئت‏های عزاداری است. جمع‏آوری کمک‏های مردمی و دادن مبلغی به شاعر، نوحه‏خوان، سخنران و دیگر مخارج نیز برعهده هیئت‏ها است.» (18)
قمه‏زنى نیز مثل شبیه‏خوانى، از دیر باز مورد اختلاف نظر علما و پیروان و مقلدین آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبنى بر جواز یا عدم جواز آن مى‏پرداخته‏اند.

 

2. پیدایش قمه‏زنی

در مورد منشأ اصلی و اولی قمه‏زنی، اقوال مختلفی وجود دارد؛ (19) اما آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ‏زنی و قمه‏زنی رسومی عاریتی‏اند که از جانب ترک‏های آذربایجان به فارس‏ها و اعراب منتقل شده‏اند. (20)
ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده عراقی‏الاصل کتاب تراژدی کربلا نیز بر این عقیده است که مراسم‏هایی از قبیل قمه‏زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه‏زنی و... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه عربی ندارد. (21)
شیخ کاظم دجیلی نیز در تأیید این نظر می گوید: 
عرب‏های عراق تا آغاز قرن بیستم در این گونه مراسم‏ها شرکت نمی‏کردند؛ این اعمال در ابتدا در میان ترک‏های عراق، فرق صوفیه و کردهای غرب ایران مرسوم بود. (22 )
گزارشی از مقامات بریتانیایی درباره مراسم عاشورای 1919م. در نجف نیز حاکی است که گروهی صد نفره از شیعیان ترک در آن سال به قمه‏زنی پرداخته بودند. (23)
خاطره‏ای از سید محمد بحرالعلوم، این نظر را تأیید می‏کند: 
هنگامی که حدود 50 یا 60 سال پیش در نجف بودم، تنها چند هیئت ترک در آن شهر حضور داشت. آنان در ایام عزا به منزل سید بحرالعلوم بزرگ می‏رفتند و با کسب اجازه از ایشان به خواندن ابیاتی سوزناک درباره امام حسین(ع) می پرداختند. برخی از آنان نیز در ضمن ذکر مصیبت برای همدردی با امام حسین(ع) جراحت‏های خفیفی به خود وارد می‏کردند. به تدریج این گونه اعمال رو به تحول و گسترش گذاشته تا آن که پس از ممنوعیت قمه‏زنی در دوره نخست وزیری یاسین هاشمی، در سال 1935 م. به اوج خود رسید. در واقع این اعمال زور، تأثیری معکوس داشت؛ (24) به نحوی که یک هیئت قمه‏زنی، به سه هیئت تبدیل شد. (25)
حاج حمید راضی (متوفی سال 1953.م) از معمّرین اهل کربلا که نزدیک به 110 سال عمر کرده بود، خاطرات خود درباره عزاداری امام حسین(ع) نقل می‏کند که مراسم قمه‏زنی و... در ایام جوانی او در شهر نجف و کربلا مرسوم نبود. (26) همچنین در خاطرات شفاهی هیچ یک از کهن سالان نجف و کربلا از برگزاری مراسم قمه‏زنی و... قبل از نیمه قرن نوزدهم یاد نشده است. این‏گونه مراسمها برای اولین بار توسط برخی زائران ترک از طایفه قزلباش رواج یافت. آنان به هنگام زیارت امام حسین(ع) با شمشیرهایی مخصوص به سرهای خود ضربه می زدند. (27)
از نظر تاریخی، مسلّم است که قمه‏زنی در ایران نیز تا پیش از صفویه هیچگونه سابقه‏ای نداشته است و محورِ تردیدها در آن است که آیا در زمان صفویه به وجود آمده است و یا اینکه بعد از صفویه در در زمان قاجاریه وارد شده و رواج یافته‏است؟ (28)
الف ـ ورود قمه‏زنی به ایران در زمان صفویان و جریان‏فداییان
اقدامات مهم صفویان در زمینه عزاداری، یکی، رسمی و حکومتی‏کردن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند کردن و نیز پدیدآوردن آیین‏ها و رسوم جدید عزاداری بود. (29)
پیتر دلاواله، سیاح ایتالیایی، از عزاداری شیعیان در اصفهانِ عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش می‏دهد:
تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر می‏رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه ـ یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمی‏گیرد ـ بر تن می‏کنند. هیچ‏کس سر و ریش خود را نمی‏تراشد و به حمام نمی‏رود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز می‏کنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم می‏سازد. 
جمعی در میدان ها و کوچه های مختلف و جلوی خانه‏های مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه یا کیسه تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق... رنگ زده‏اند، حرکت می‏کنند... به همراه این افراد، عده‏ای برهنه نیز راه می‏روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآورده‏اند؛ تا نشانی از خون‏هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسین انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگ‏های غم‏انگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او می‏خوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم می‏کوبند و از آن صدای حزن‏انگیزی به وجود می‏آورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود می‏دهند که علامتی از اندوه بی پایان آن‏ها است و بیشتر به رقص شباهت دارد... (30)
علاوه بر ابزار آلات جدید، از این دوره بود که آداب و رسوم نوینی هم در سلک آیین‏های عزاداری درآمد؛ آدابی چون «تیغ‏زنی»، «قفل‏زنی»، «سنگ‏زنی» و «قمه‏زنی» را از این جمله شمرده‏اند. (31)
استاد یوسفی غروی نیز در این باره می‏گوید: 
از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه زنی پدید آمد و مسلماً هیچ سابقه‏ای هم بر صفویه ندارد؛ اما هنوز به یقین نرسیده‌ایم که آیا قبل از عثمانی‏ها هم این کار انجام می‏شده است یا نه؟ 
روال حکومت‏ها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یادمی‌گیرند؛ عثمانی‏ها گروه فدائیان داشتند؛ صفویه هم یک گروه فدائیان درست کرده بودند و مانند آل‏بویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دسته‌های اولیه‌ عزاداری‏شان، دسته‌های نظامی‌شان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دسته‌بندی شده‌، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند. یکی از افواج فدائیان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود. در کتاب «تاریخ شاه عباس کبیر» از نصرالله فلسفی ـکه در پنج جلد نوشته شده و یکی از وسیع‏ترین و دقیق‏ترین تواریخ است ـ به تفصیل، «فوج فدائیان» معرفی شده‏اند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را می‌خوردند که هنوز هم در بعضی از ارتش‏های جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدائی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فدائیانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرون‏آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین(ع) داشته باشند. آنان می‏گفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین(ع) و خود امام، و بنی هاشم تیر می‏خورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می‌کنیم؛ یعنی نشان ‌دهیم که ما در راه امام حسین(ع) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمه‏زنی شد. (32)
البته در آن زمان نیز اکثر جامعه به علمایی که با این بدعت‏ها به مخالفت برمی‏خاسته‏اند، توجه خاصی نمی‏کردند، تا آنجا که عالمی مثل «مقدس اردبیلی» به خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین(ع) از سوی اکثریت جامعه طرد می شود! (33)
میرزا عبدالله افندی ـ از علمای شیعه معاصر شاه سلطان حسین ـ در بخشی از کتاب «تحفه فیروزیه» خود به این مخالفت‏ها اشاره می‏کند ... مطابق روایت جاسم حسن شبر در «ارشاد الخطیب»، داستان از این قرار است که مقدس اردبیلی چندی از حرکات ناشایستی که بعضی مردم در امر عزاداری امام حسین(ع) مرتکب می‏شده‏اند، رنجیده خاطر شده و با این استدلال که این اعمال جزو رسوم اقامه عزا نیست و در سیره اهل‏بیت(ع) نیز وجود ندارند، آنان را از این کار نهی می‏کند. لکن مردم به منع او وقعی ننهاده، بر شدت و گستره عمل خود افزودند. تا آنجا که وی آزرده شده، حتی در مقام اعتراض، ترک آن دیار (اردبیل) کرده و به یکی از قریه‏های اطراف می‏رود تا صدای عزاداری مردم به آن شیوه را نشنود. (34)

 

ب ـ رواج قمه‏زنی در دوران قاجار

 

از شاخصه‏های عزاداری در دوره قاجار، عمومیت یافتن رسم تیغ‏زنی و قمه‏زنی است؛ رسمی که البته پیش از آن هم مسبوق به سابقه‏ای چند ساله بود، اما مشخصاً در این دوره گسترش و رواجی بی‏سابقه یافت. (35)
بنجامن، سفیر کبیر آمریکا در ایرانِِ عهد ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمه‏زنی در سفرنامه‏اش چنین می‏نویسد: 
سال 1884 میلادی من در تهران اقامت داشتم. دسته‏هایی در خیابان‏ها حرکت می‏کردند و احساسات تند و شدید بی‏سابقه‏ای از خود نشان می‏دادند... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می زدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می زد و سر تا پایشان را سرخ کرده بود. واقعا که منظره دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمی‏توانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دسته‏ها قمه می‏زنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها می‏رود [آن قدر زیاد است] که بی‏حال شده و روی زمین می‏افتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند. (36)
باید گفت در این دوره، خطبایی مثل آخوند ملاآقا بن عابد شیروانی معروف به فاضل دربندی (37) با کتابش به نام اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات همین قدر که در رونق‏بخشی به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلی وخرافات و در نتیجه عوام‏گرایی این مجالس هم مؤثر بوده‏اند. (38)
عبدالله مستوفی، تاریخ‏نگار دوره قاجار درباره فاضل دربندی می نویسد: 
تیغ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است. (39)
مهدی بامداد نیز درباره او می نویسد: 
او [فاضل دربندی] است که تیغ زدن را بر سر، که خلاف اصول اسلامی است و اسلام مافوق این حرفها است، در ایّام عاشورا جایز دانست و خود نیز عمل می‏کرده است. و از این تاریخ است که مردم عوام به تبعیت وی در ایّام عاشورا به این عمل دست زده اند. (40)
در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سیدمحسن امین‏عاملی، قمه‏زنی و نظایر آن را غیرشرعی و شیطان‏پسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم ـ با توجه به این که قمه‏زنی به سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود ـ نه تنها مخالفت این دسته از علما مؤثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبهه‏ای در بین مردم و برخی علمای موافق قمه‏زنی منجر شد؛ (41) تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که می‏خواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند! (42)

 

3. نقش استکبار در ترویج و بهره‏برداری از قمه‏زنی

 

الف ـ نقش استعمار انگلیس

 

تا حدود قرن هیجدهم سه امپراطوری بزرگ شرقی؛ هند، ایران و عثمانیٍِ مسلمان بودند که بر تمام جهان متمدن شرقی در آن روز، حکومت‏های مرفه و مقتدری پدید آورده بودند. اسپانیا و فرانسه و هلند وانگلیس به رهبری زرسالاران یهودی و مسیحیان صلیبی، به فکر افتادند که مقاومت مسلمین را بشکنند. انگلیسی‏ها ، برای رسیدن به این هدف به چاره‏جویی پرداختند؛ از جمله در هند و ایران که هسته اصلی مقاومت را شیعیان تشکیل می‏دادند. اینان از شیعیان هندوستان شروع کردندکه از مرکز تشیع و مرجعیت نجف به دور بودند. انگلیسی ها از جهل و سادگی شیعه و عشق زیاد آنان به امام حسین(ع) سوءاستفاده کردند و قمه و شمشیرزنی بر پیشانی را جعل کرده و به آنان آموختند... متاسفانه برخی شیعیان هند، این بدعت را بدون مجوز علما و نواب امام زمان(عج) پذیرفتند!
کوبیدن شمشیر بر سر و پیشانی در سوگ سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا، توسط استعمار انگلیس، از هند به ایران و عراق رخنه نمود.
تا گذشته‌ای نه‌چندان دور، سفارت‌های بریتانیا در تهران و بغداد، هیئت‌های عزاداری را که به آن صورت انزجارآور و زشت در کوچه و خیابان‌ها ظاهر می‌شدند، تأمین می‌کردند. غرض از سیاست استعماری انگلیس از کمک به رشد این مراسم زشت، به دست آوردنِ دلیلی معقول برای استعمارش بود که همواره با معارضه مردم بریتانیا و برخی نشریات آن کشور روبرو می‌شد.
استعمار انگلیس می‌خواست ثابت کند که مردمان مستعمره هند و کشورهای اسلامی دیگر که به آن صورت وحشیانه در خیابان‌ها ظاهر می‌شوند، احتیاج به ولی و قیمی دارند که آنان را از جهل و توحش موجود برهاند. در نتیجه، عکس و تصاویر دسته‌های عزادار که در روز عاشورا به زنجیر به پشت خود نواخته و با شمشیر و قمه بر سر خود می‌کوفتند و خون‌های جاری شده در نتیجه این جریانات، در روزنامه‌های بریتانیا و اروپا به چاپ می‌رسید؛ و سیاستمداران استعمارگر در نتیجه این تصویرها، استعمارِ این کشورها را به عنوان ضرورتی انسانی اعلام می‌کردند که می‌تواند مردم آن کشورها را از جهل و توحش رهانیده و به جاده تمدن و تقدم رهنمون سازد.
نقل شده است، هنگامی که «یاسین هاشمی» نخست‏وزیر عراق در عهدِ استعمار انگلیس برای گفتگو جهت پایان دادن استعمار، به لندن رفته بود، انگلیسی‌ها به او گفتند: ما به خاطر کمک به مردم عراق به آنجا آمده‌ایم تا آنان را از توحش و حماقت خارج ساخته و مزه سعادت را به آنان بچشانیم!
این سخن، خشم یاسین هاشمی را برمی‌انگیزد و باعث می‌گردد با عصبانیت از جلسه خارج شود؛ اما انگلیسی‌ها از او عذر خواهی کرده و او را به دیدن فیلمی مستند از عراق دعوت می‌کنند. این فیلم که از هیئت‌های حسینی به راه افتاده در خیابان‏های نجف، کربلا و کاظمین تهیه شده بود، حاوی مشاهد مهیب و نفرت‌آور از شمشیرکوبی و قمه‌زنیِ مردمِ عزادار بود. گویی انگلیسی‌ها می‌خواستند بگویند: «آیا مردمانی روشنفکر که از تمدن بویی برده‌اند، با خود چنین می‌کنند؟!» (43)

 

ب ـ نقشه سیا در رابطه با فرهنگ عاشورا

 

اخیراً کتابى به نام نقشه‏اى براى جدایى مکاتب الهى در آمریکا انتشار یافته که در آن گفتگوى مفصلى با دکترمایکل برانت یکى از معاونان سابق سیا (سازمان اطلاعاتى مرکزى آمریکا) انجام شده است. (44) او در این زمینه مى‏گوید: 
بعد از مدت‏ها تحقیق، به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبى ایران و استفاده از فرهنگ شهادت، در انقلاب ایران تأثیرگذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان، بیشتر از دیگر مذاهب اسلامى فعال و پویا هستند. در این گردهمایى تصویب شد که بر روى مذهب شیعه تحقیقات بیشترى صورت گیرد و طبق این تحقیقات، برنامه‏ریزی‏هایى داشته باشیم. به همین منظور، چهل میلیون دلار بودجه براى آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به‏ترتیب زیر انجام شد... پس از نظرسنجی‏ها و جمع‏آورى اطلاعات از سراسر جهان، به نتایج مهمى دست یافتیم؛ متوجه‏شدیم که قدرتِ مذهبِ شیعه در دست مراجع و روحانیت مى‏باشد... این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به‏طور مستقیم نمى‏توان با مذهب شیعه رودر رو شد و امکان پیروزى بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جاى ضرب‏المثل انگلیسى «اختلاف بیانداز، حکومت کن!» از سیاست «اختلاف بیانداز، نابود کن!» استفاده کردیم و در همین راستا برنامه‏ریزی‏هاى گسترده‏اى را براى سیاست‏هاى بلندمدت خود طرح کردیم. حمایت از افرادى که با مذهب ‏شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه‏اى که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام ‏جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده‏اى را علیه مراجع و رهبران دینى شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود رادر میان مردم از دست ‏بدهند. 
یکى دیگر از مواردى که باید روى آن کار مى‏کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت‏طلبى بود که هرساله ‏شیعیان با برگزارى مراسمى این فرهنگ را زنده نگه‏مى‏دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت‏هاى مالى از برخى سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلى اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرت‏طلب هستند، عقاید و بنیان‏هاى شیعه و فرهنگ شهادت‏طلبى را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافى در آن به وجود آوریم؛ به گونه‏اى که شیعه یک گروه‏ جاهل و خرافاتى در نظر آید. در مرحله بعد، باید مطالب فراوانى علیه مراجع شیعه جمع آورى شده و به‏وسیله مداحان ‏و نویسندگانِ سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389 مرجعیت را ـکه سد راه اصلى اهداف ما مى‏باشند ـ تضعیف کرده وآنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامى نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب‏ بزنیم. (45)

----------------------

پاورقی ها و استنادات این بخش:

18. ابراهیم الحیدری، تراژدی کربلا، ترجمه علی معموری
19. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
20. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه، ج 1 و 3
21. ابراهیم الحیدری، تراژدی کربلا، ترجمه علی معموری، ص 475
22. کاظم دجیلی، عاشوراء فی النجف و کربلا، ص 287؛ جیات عراقی من وراء البوابه السوداء، محمود درّه، ص 24
23. اسحاق نقاش؛ استاد تاریخ خاورمیانه، دانشگاه بزندیز بوستون
Administration Report of The Shamiyya Division, P. 269, Great Britain
24. به حکم «الإنسان حریص علی ما منع» هرگاه اعمال فشار با تبیین علمی و فرهنگ‏سازی همراه نباشد، اثر معکوس خواهد داشت.
25. گفتگو با سید محمد بحرالعلوم پیرامون عزاداری حسینی، مجله النور، شماره 74، ژوئیه 1997م.
26. گفتگو با دکتر شاکر لطیف، 12/4/1996 م.، کتاب تراژدی کربلا
27. طالب علی شرقی، النجف الاشرف عاداتها و تالیدها، ص 223 ـ220
28. مهدی مسائلی، قمه زنی، سنت یا بدعت؟، ص 19
29. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
30. سفرنامه پیتر دلاواله، ترجمه شجاع الدین شفا، انتشارات علمی فرهنگی
31. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
32. مصاحبه با دکتر یوسفی غروی، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281
33. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
34. جاسم حسن شبر، ارشادالخطیب، ص 47 و 48
35. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
36. بنجامن، س. ج. و.، ایران و ایرانیان، ترجمه محمدحسین کردبچه، ص 284
37. او همان کسی است که به فرموده شهید مطهری، خرافات و انحرافات موجود در کتاب روضه الشهداءِ ملا حسین کاشفی و دیگر سخنان بی مبنا را در قالب کتاب « اسرار الشهاده» یکجا جمع کرد و نقش عمده ای در وارد کردن خرافات به مجالس عزاداری امام حسین (علیه السلام) داشت. (بنگرید به: شهید مطهری، حماسه حسینی، ص 55 ـ53)
38. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
39. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج 1، ص 276
40. مهدی بامداد، شرح رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، ج 4، ص 138
41. محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385
42. علامه سید محسن امین عاملی، المجالس السنیه
43. http://abarkooh.parsiblog.com
44. روزنامه جمهورى اسلامى، تاریخ 5/3/83
45. نقشه‏اى براى جدایى مکاتب الهى، منتشر شده در آمریکا، گفتگو با دکترمایکل برانت، یکی از معاونان سابق «سیا»

 

همین مطلب را در این آدرس هم می توانید ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-25.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:32 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
گزارش عضوکانون طلوع موسسه ازنوشته شدن وانتشارکتاب وCDدست پنهان(ن
انتشار نرم افزار و فیلم مستند نقد قمه زنی همراه کتاب+دانلود
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت پنجم/سوءاستفاده دشمن ازقمه زنی
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت چهارم/دلایل حرمت قمه زنی از منظر علما؟
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت سوم/عشق،عقل،روش فقهی درقمه زنی
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت دوم/پاسخ به شبهه سربه محمل کوبیدن
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت اول/چراقمه زنی مصداق جزع ولطم نیست؟
چاپ ششم کتاب دست پنهان در دی ماه 1387در تیراژ چهل هزار نسخه منتش
اولین چاپ کتاب دست پنهان در سال 1386 با تیراژ صدهزار نسخه منتشر
شروع با بسم الله الرحمن الرحیم
[عناوین آرشیوشده]